اغلب بچهها از ماه ششم به بعد شروع به دندان درآوردن میکنند اما اولیور جیمز با بقیه بچهها اندکی فرق میکند چرا که دو دندان کامل در جلو در آورده است. به گفته پزشکان ممکن است دو دندان افتاده و جایگزین شوند و ممکن است این اتفاق هم نیفتد.
ماموران پلیشس پس از بررسیهای بیشتر روی ادعای این خانم صحه گذاشته و دریافتند که سارق موردنظر زمانی که این خانم در ایستگاه اتوبوس منتظر بوده از پشت موهای وی را بریده و با خود برده است!!
این سارق وقتی که تصور کرده موهای بلند این خانم تاکنون هیچگاه رنگ مواد شیمیایی را به خود ندیده تصمیم به انجام چنین کاری گرفته تا از آنها برای ساخت کلاه گیسی مرغوب استفاده کند. این سارق برای بریدن موهای این خانم از یکچاقوی تیز استفاده کرد. پلیس پیگیر این ماجرا گفته طی 20سالی که از خدمتش میگذرد تا کنون با چنین سرقتی روبهرو نشده است.
ش
رو آنتینگ چینی که هم اکنون 56 سال سن دارد، میتواند با آبی که از چشمانش بیرون میپاشد، روی یک کاغذ متنی بنویسد یا یک طرح ساده را نقاشی کند.
او در ابتدا آب را از بینی خود بالا کشیده و آن را با فشار فراوان، مانند اسپری از چشمان خود بیرون میپاشد. او وقتی نه ساله بود، برای شنا به رودخانه رفت که ناگهان دچار گرفتگی پا شده و در آب فرو رفت و آب زیادی خورد.
او پس از نجات یافتن، متوجه شد که آب از چشم او خارج میشود و از آنجا بود که به توانایی خود پی برد. اما او تا 20 سالگی این توانایی را از همه پنهان میکرد. او میتواند آب را به فاصله سه متر بیرون بپاشد.
مادر من فقط یك چشم داشت. من از اون متنفر بودم ... اون همیشه مایه خجالت من بود.
اون برای امرار معاش خانواده برای معلم ها و بچه مدرسه ای ها غذا می پخت.
یك روز اومده بود دم در مدرسه كه به من سلام كنه و منو با خود به خونه ببره. خیلی خجالت كشیدم. آخه اون چطور تونست این كار رو با من بكنه؟
به روی خودم نیاوردم، فقط با تنفر بهش یه نگاه كردم و فورا از اون جا دور شدم.
روز بعد یكی از همكلاسی ها منو مسخره كرد و گفت هووو .. مامان تو فقط یك چشم داره.
فقط دلم می خواست یك جوری خودم رو گم و گور كنم. كاش زمین دهن وا می كرد و منو .. كاش مادرم یه جوری گم و گور می شد...
ادامه مطلب
روز بعد بهش گفتم اگه واقعا میخوای منو شاد و خوشحال كنی چرا نمی میری؟
اون هیچ جوابی نداد...
حتی یك لحظه هم راجع به حرفی كه زدم فكر نكردم، چون خیلی عصبانی بودم.
احساسات اون برای من هیچ اهمیتی نداشت.
دلم می خواست از اون خونه برم و دیگه هیچ كاری با اون نداشته باشم.
سخت درس خوندم و موفق شدم برای ادامه تحصیل به سنگاپور برم. اون جا ازدواج كردم، واسه خودم خونه خریدم، زن و بچه و زندگی...
از زندگی، بچه ها و آسایشی كه داشتم خوشحال بودم.
تا اینكه یه روز مادرم اومد به دیدن من.
اون سال ها منو ندیده بود و همین طور نوه هاشو.
وقتی ایستاده بود دم در بچه ها به اون خندیدند و من سرش داد كشیدم كه چرا خودش رو دعوت كرده كه بیاد اینجا، اونم بی خبر.
سرش داد زدم:" چطور جرات كردی بیای به خونه من و بجه ها رو بترسونی؟! گم شو از اینجا! همین حالا!!!"
اون به آرامی جواب داد:" اوه خیلی معذرت می خوام مثل اینكه آدرس رو عوضی اومدم" و بعد فورا رفت و از نظر ناپدید شد.
یك روز یك دعوت نامه اومد در خونه من در سنگاپور برای شركت در جشن تجدید دیدار دانش آموزان مدرسه.
ولی من به همسرم به دروغ گفتم كه به یك سفر كاری میرم.
بعد از مراسم، رفتم به اون كلبه قدیمی خودمون؛ البته فقط از روی كنجكاوی.
همسایه ها گفتن كه اون مرده.
ولی من حتی یك قطره اشك هم نریختم.
اونا یك نامه به من دادند كه اون ازشون خواسته بود كه به من بدن.
ای عزیزترین پسر من، من همیشه به فكر تو بوده ام، منو ببخش كه به خونت تو سنگاپور اومدم و بچه هاتو ترسوندم.
خیلی خوشحال شدم وقتی شنیدم داری میآی اینجا.
ولی من ممكنه كه نتونم از جام بلند شم كه بیام تورو ببینم.
وقتی داشتی بزرگ می شدی از اینكه دائم باعث خجالت تو شدم خیلی متاسفم.
آخه می دونی ... وقتی تو خیلی كوچیك بودی تو یه تصادف یك چشمت رو از دست دادی.
به عنوان یك مادر نمی تونستم تحمل كنم و ببینم كه تو داری بزرگ می شی با یك چشم ، بنابراین چشم خودم رو دادم به تو.
برای من افتخار بود كه پسرم می تونست با اون چشم به جای من دنیای جدید رو بطور كامل ببینه.
با همه عشق و علاقه من به تو!
از قدیم و ندیم همیشه این بحث در بین مردم مطرح بوده است كه تفاوت بین انسانهای چپدست و راستدست چیست. در این بین برخی از افراد معتقدند كه راستدستها باهوشترند و برخی دیگر چپ دستها را زرنگتر میدانند.
این در حالی است كه نتیجه تحقیقات برخی محققان نشان میدهد، افراد چپ دست سرعتعمل بیشتری دارند، البته این سرعتعمل بیشتر در بازیهای رایانهای و حركات ورزشی نمود پیدا میكند.
اما افراد چپ دست در زمینه استفاده همزمان از هر دو نیمكره مغز خود توانایی بیشتری دارند و به همین دلیل در كارهایی كه نیازمند هر دو نیمكره مغز هستند، از افراد راست دست ماهرتر هستند.
شگفت انگیزترین و عجیب ترین داستان تاریخ علم پزشکی داستان زندگی تاتیانا و کریستا است. دو قلوهایی که مغزها و سیستم عصبی آنها به یکدیگر متصل است اما از شخصیتهای کاملا مجزایی برخوردارند.
این دو قلوهای به هم پیوسته در اصل نباید زنده باقی میماندند زیرا شانس نجات یافتن آنها از مرحله بارداری، زایمان و سپری کردن ماه اول زندگی تقریبا صفر بود اما این دو به شکلی شگفت انگیز زنده مانده و در 25 اکتبر چهار ساله شدند، در حالی که در نهایت سلامت و شادی به سر میبرند.
این دو قلوهای به هم پیوسته میتوانند در بازی های نینتندو با یکدیگر رقابت کنند. آنها برای دست پیدا کردن به اسباب بازی ها با یکدیگر دعوا کرده و غذا و کارکردهای فیزیولوژیکی خود را با یکدیگر تقسیم میکنند. اما در عین حال این دو قلوها میتوانند احساساتی مشابه را نیز با یکدیگر به اشتراک بگذارند.
از همه مهمتر این است که آنها میتوانند افکاری یکسان را به اشتراک بگذارند به طوری که مادر بزرگ آنها میگوید، زمانهایی هست که این دو بدون اینکه حرفی بزنند، در گوشه ای نشسته اند وافکارشان را به یکدیگر انتقال میدهند و در صورتی که یکی از آنها با آن تفکر مخالف باشد با صدای بلند از دیگری میخواهد که فکر کردن به آن را متوقف کند.
دانشمندان درباره پرونده این دوقلو کاملا شگفت زده اند. به گفته "داگلاس کوچرن" جراح اعصاب در بیمارستان کودکان ونکوور این دو قلو دو کودک کاملا متفاوت هستند و هر کدام شخصیتی کاملا مجزا دارند اما سیستم احساسی و مغز آنها به یکدیگر متصل است.
بقیه در ادامه مطلب
ادامه مطلب...
مردی متوجه شد که گوش همسرش سنگین شده و شنوایی اش کم شده است.
به نظرش رسید که همسرش باید سمعک بگذارد ولی نمی دانست این موضوع را چگونه با او درمیان بگذارد. به این خاطر، نزد دکتر خانوادگی شان رفت و مشکل را با او درمیان گذاشت.
دکتر گفت: برای اینکه بتوانی دقیقتر به من بگویی که میزان ناشنوایی همسرت چقدر است، آزمایش ساده ای وجود دارد.
این کار را انجام بده و جوابش را به من بگو: ابتدا در فاصله 4 متری او بایست و با صدای معمولی ، مطلبی را به او بگو. اگر نشنید، همین کار را در فاصله 3 متری تکرار کن. بعد در 2 متری و به همین ترتیب تا بالاخره جواب بدهد.
آن شب همسر آن مرد در آشپزخانه سرگرم تهیه شام بود و خود او در اتاق پذیرایی نشسته بود. مرد به خودش گفت: الان فاصله ما حدود 4 متر است. بگذار امتحان کن.
جوابی نشنید بعد بلند شد و یک متر به جلوتر به سمت آشپزخانه رفت و همان سوال را دوباره پرسید و باز هم جوابی نشنید. بازهم جلوتر رفت و به درب آشپزخانه رسید. سوالش را تکرار کرد و بازهم جوابی نشنید. این بار جلوتر رفت و درست از پشت همسرش گفت: " عزیزم شام چی داریم؟"
و این بار همسرش گفت:"مگه کری؟! برای چهارمین بار میگم؛ خوراک مرغ!!"
حقیقت به همین سادگی و صراحت است. مشکل ، ممکن است آن طور که ما همیشه فکر میکنیم، در دیگران نباشد؛ شاید در خودمان باشد.
همه ما افرادی بسیار زیادی را میشناسیم که خوردن غذا را بسیار دوست دارند و مهمترین سرگرمی آنها خوردن میباشد اما مطمئنا کسی را ندیدهاید که عاشق خوردن شن باشد!!
ادامه مطلب...
رادا کانت باچ پای هندی که موهای گوشش نسبت به سال 2005 رشد بیشتری کرده قصد دارد دوباره نام خود را در کتاب رکوردداران عالم به روز نماید. باچ پای در آن سال موهای گوشش 5.2 اینچ بوده که اکنون 11 اینچ شده است.وی 55 ساله اهل کانپور هندوستان است که در سال 2005 نیز اسمش در گینس به همین عنوان ثبت شد.
زن و مردی در شیراز با خوردن کالباس مارمولک! روانه درمانگاه شدند.
ماجرا از آنجا آغاز شد که این مرد پس از خرید دو رول کالباس متعلق به یکی از کارخانههای معروف صنایع غذایی فارس با همسرش اقدام به مصرف مقداری از آن کرد اما پس از ساعاتی هر دو به دلیل شکمدرد شدید مجبور به مراجعه به درمانگاه شدند و در آنجا با تشخیص اینکه این دو نفر دچار مسمومیت شدهاند، به آنان سرم تزریق شد.
اما همه جریان به همینجا ختم نشد. این زن و شوهر بیخبر از اینکه کالباس مارمولک را میل کرده و به این حال و روز افتادهاند به منزل مراجعه کردند تا اینکه یک روز بعد در نهایت تعجب راز بدحالی آنان در میان یکی از رولهای کالباس نمایان شد.
محمود معمار صادقی گفت: یک شب پس از اینکه من و همسرم به دلیل مسمومیت روانه درمانگاه شدیم، دخترم در حال برش باقیمانده کالباسها بود که چاقو در رول کالباس گیر کرد. دخترم که فکر میکرد استخوانی در رول کالباس وجود دارد از من کمک خواست و من که تا آن لحظه بیخبر از این بودم که دلیل مسمویتم مصرف همین کالباس است، شروع به بیرون کشیدن چاقو از رول کالباس کردم اما ناگهان دیدم که دست و پای لاشه یک مارمولک از میان کالباس بیرون زد. در نهایت نعجب کالباس را از وسط جدا کردم و با لاشه درشت یک مارمولک روبهرو شدم.
رئیس مرکز بهداشت شیراز ضمن تأیید گفتههای این شهروند گفت: مشاهدات حاکی از آن است که این مارمولک در مراحل پایانی تولید خمیر کالباس در آن افتاده است. البته احتمال عمدی بودن این کار توسط افرادی نیز وجود دارد که این موضوع در حال پیگیری است..
در سال ۱۹۳۲ به دلیل کم توجهی مادر یک بچه، کودک به نام کارلوس از پنجره به داخل کوچه سقوط کرد.
شگفت انگیز آنکه در همان لحظه آقای جوزف فیکلاک از آنجا عبور میکرد و کودک بر روی او سرنگون شد!
بر اثر سقوط دست مرد عابر شکست اما بچه سالم بود. اما مادر بچه عبرت نگرفت یک سال بعد دوباره از همان پنجره کارلوس سقوط کرد و حادثه غیر قابل باور انکه دوباره بر سر یک مرد عابر افتاد.
اما برخلاف دفعه قبل هم کودک و هم مرد سالم ماندند و جالب آنکه این بار هم بچه بر روی سر آقای جوزف سقوط کرده بود!!
به گزارش مهر ، دکتر حسن امامی رضوی در آستانه فصل گرما و استفاده روزافزون مردم از نوشیدنی های خنک اظهارداشت: آب معدنیهایی که در فروشگاههای عرضه مواد غذایی و آشامیدنی در معرض حرارت و در زیر آفتاب داغ نگهداری شود مشکل مصرف دارند و مردم توجه داشته باشند از این آب معدنیها استفاده نکنند.
وی در مورد تاریخ مصرف 6 ماهه آب معدنیها نیز خاطرنشان کرد: اگر این آب معدنیها در معرض حرارت نباشد مصرف آنها تا یکسال هم مشکلی ندارد ولی اگر در شرایطی نگهداری و عرضه شوند که تحت تاثیر مستقیم حرارت باشند حتی قبل از 6 ماه هم غیرقابل استفاده میشوند.
۱. بدترین جا برای نگهداری مسواک
بدترین محل برای قرار دادن مسواک سینک دستشویی است. البته خود سینک مشکلی ندارد و همه مشکل به نزدیکی آن به توالت مربوط است. به گفته محققان و میکروبشناسان دانشگاه آریزونا، به طور متوسط در یک کاسه توالت حدود ۳ میلیون میکروب وجود دارد. این میکروبها میتوانند تا ۲ متر جابهجا شوند و روی زمین، دیوارها و روی مسواک قرار بگیرند. بهتر است مسواک را بیرون توالت در کابینت دارو یا یکی از کابینتهای آشپزخانه نگهداری کنید.
۲. بدترین جا برای گذاشتن کفش و دمپایی
بدترین محل برای گذاشتن کفش و دمپایی کمد اتاق خواب است. راه رفتن در خانه با کفشی که با آن بیرون خانه راه رفتهاید، مهمترین راه انتقال میکروبها، مواد آلرژن و آلایندهها به داخل خانه است. بهتر است کفشها را در قفسه یا کمد کوچکی در نزدیکترین نقطه به در ورودی آپارتمان قرار دهید و با این کار از ورود آلودگی به خانه پیشگیری کنید.
۳. بدترین جا برای خوابیدن
بدترین محل برای خوابیدن زیر پتو است. موقع خواب به طور کامل زیر پتو نروید و پتو را روی سرتان نکشید. گرم شدن زیاد موجب میشود نتوانید خواب راحتی داشته باشید. هلن برگز، متخصص چرخه بیولوژیک از دانشگاه راش شیکاگو در این باره میگوید: "هنگام خواب به طور طبیعی دمای بدن کاهش پیدا میکند و این موضوع موجب میشود افراد خواب راحتی داشته باشند. در واقع بدن برای داشتن خواب راحت دما را از طریق دستها و پاها از دست میدهد". توصیه میشود هنگام خواب ابتدا برای اتساع رگها جوراب بپوشید بعد جوراب را درآورید و اجازه دهید پاهایتان از پتو بیرون باشد.
۴. بدترین جا برای نگهداری باقیمانده غذا
بدترین محل برای گذاشتن باقیمانده غذا یخچال است. قرار دادن یک ظرف بزرگ غذای داغ به طور مستقیم در یخچال روش مناسبی برای سرد کردن غذا و پیشگیری از مسمومیت غذایی نیست. دکتر پیتر سیندر، محقق و استاد مدیریت و تکنولوژی در این باره میگوید: "در این صورت ممکن است برای کاهش دمای قسمت میانی غذا زمان زیادی لازم باشد و این محل به مکان مناسبی برای رشد و تکثیر باکتریها تبدیل شود". شما میتوانید غذا را تا یک ساعت پس از پخت برای خنک شدن بیرون نگهدارید و سپس در یخچال قرار دهید یا غذا را در ظروف کوچکتر بریزید و در یخچال قرار دهید. در این صورت غذا زودتر سرد میشود.
۵. بدترین جا برای نصب برگهیادآوری
بدترین محل برای چسباندن برگه یادآوری کارها، در یخچال است. چون شما وقتی میخواهید چیزی از یخچال بردارید سراغ آن میروید و ممکن است اصلا به برگهای که روی یخچال نصب کرده اید توجه نکنید. به عقیده روانشناسان، دیدن کمک کننده است اما به شرطی که به آن توجه شود. در یک بررسی مشخص شد نصب تابلویی که افراد را تشویق میکند به جای استفاده از آسانسور، از پله استفاده کنند، موجب میشود افراد تا ۲۰۰ درصد بیشتر از پله استفاده کنند. بهتر است برگه یادآوری کارها را در محلی که به آن توجه میکنید مثلا کنار تلویزیون قرار دهید. نکته دیگر آنکه ذهن خیلی سریع به این محل عادت میکند و توصیه میشود هر چند وقت یک بار محل برگههای یادآوری را تغییر دهید.
۶. بدترین جای نشستن در هواپیما
بدترین جای نشستن در هواپیما انتهای سالن است. اگر در پروازهای هوایی حالتان بد میشود، انتهای سالن ننشینید. انتهای هواپیما از قسمت جلویی بلندتر است و هر چه از مرکز دورتر شوید حرکات بالا و پایین شدن را بیشتر احساس خواهید کرد. بهترین محل برای نشستن در هواپیما نزدیکترین محل به بالهاست.
۷. بدترین جا برای گذاشتن کیف دستی
بدترین محل برای گذاشتن کیف دستی میز آشپزخانه است. کیف دستی شما وسیله حملونقل میکروبهاست. محققان در بررسیهای خود در هر سانتیمتر مربع از سطح کیف دستی و کیسههای خرید ۶۵ هزار باکتری مشاهده کردهاند. شاید باور نکنید اما یک سوم کیف دستیها و کیسههای خرید حاوی باکتریهای مدفوعی بودهاند. خانمها کیفشان را همه جا همراه خودشان میبرند. با قرار دادن کیف روی میز رستوران، کف اتوبوس و ایستگاه مترو آلودگیها روی آن قرار میگیرند. بهتر است کیفتان را در کشو یا روی صندلی و خلاصه هرجایی به جز جایی که غذا تهیه یا خورده میشود قرار دهید.
۸. بدترین جای کلاس بدنسازی
بدترین محل برای ایستادن در کلاسهای بدنسازی و ورزش، ردیف جلو و روبهروی آینه است. شاید به دلیل اینکه خودتان را در آینه ببینید، جایتان را تغییر دهید اما نتایج یک بررسی که در سال ۲۰۰۳ انجام شده است، نشان داده است اگر خودتان را هنگام انجام تمرینات ورزشی نبینید، بهتر است. در این تحقیق بررسی ۵۸ زن که شدت و نوع ورزش یکسانی داشتند، نشان داد آنهایی که هنگام انجام تمرینهای ورزشی خودشان را در آینه میدیدند در مقایسه با افرادی که در اتاقی بدون آینه ورزش میکردند احساس بدتری نسبت به بدنشان داشتند. بهتر است جایی از کلاس که روبهروی آینه نباشد و در ضمن بتوانید تمرینات را به خوبی ببینید و تمرکز داشته باشید انتخاب کنید.
۹. بدترین جای چراغ مطالعه
برخی افراد عادت دارند قبل از خواب مطالعه کنند و کتاب داستان بخوانند. بدترین محل تابیدن نور مطالعه شبانه بالای سر است. نتایج مطالعات نشان داده است نور مستقیم در بالای سر موجب تاخیر در ترشح ملاتونین و اخلال در خواب شبانه میشود. بهتر است یک نور موضعی ملایم را روی کتاب بتابانید. در این صورت شما میتوانید کتاب بخوانید در حالیکه اتاق تاریک است و بدنتان میتواند برای خواب آماده شود.
۱۰. بدترین جا برای گذاشتن داروها
بدترین محل برای نگهداری داروها قفسه دارو در حمام است. دمای یک حمام حاوی بخار به راحتی به ۳۷ درجه سانتیگراد میرسد که از دمای پیشنهادی برای نگهداری بیشتر داروها بالاتر است. بهترین محل برای نگهداری داورها جایی سرد و خشک مانند یخچال است.
۱۱. بدترین جا برای گذاشتن میوهها تا قبل از شستن آنها
بدترین جا برای گذاشتن میوهها قبل از شستن سینک آشپزخانه است. به گفته دکتر کلی رینولد استاد میکروبشناسی دانشگاه آریزونا سینک آشپزخانه بیشترین میزان میکروب را دارد و میزان آلودگی آن حتی از توالت بیشتر است. توصیه میشود میوهها را در سبدی بگذارید و بدون اینکه با سینک تماس داشته باشند آنها را بشویید. اگر میوههایی مانند توت فرنگی و شاتوت که بدون پوست کندن خورده میشوند، هنگام شستن در سینک افتاد آن را دور بیندازید و از خوردناش صرفنظر کنید.
۱۲. بدترین جا برای استفاده از هدفون
بدترین محلها برای استفاده از هدفون هواپیما، قطار یا ایستگاه مترو است. هرچند شاید در ظاهر گوش دادن به موسیقی دلخواه از شنیدن سر و صدای موجود در این محلها بهتر باشد اما بررسیها نشان داده است استفاده از هدفون در محیطهای پر سر و صدا احتمال بلندتر کردن صدا را بیشتر میکند. محققان دانشگاه هاروارد دریافتهاند افراد در محیطهای آرام صدا را در سطح ایمنتری تنظیم میکنند، اما وقتی صدای زمینهای مانند سر وصدای سالن هواپیما به محیط اضافه میشود تا ۸۰ درصد و تا ۸۹ دسی بل صدا را بالا میبرند. این میزان بلندی صدا در طولانی مدت میتواند در افراد آسیب شنوایی ایجاد کند. بهتر است در محلهای پر سر و صدا از هدفون استفاده نکنید، هرچند در بررسی محققان دانشگاه هاروارد مشخص شد تنها ۲۰ درصد افراد مورد مطالعه با بالا رفتن سر و صدای محیط استفاده از هدفون را کنار گذاشتند.
۱۳. بدترین جا برای نگهداری از قهوه
بدترین محل برای نگهداری دانه یا پودر قهوه یخچال یا فریزر است. جان مک گرگور، متخصص صنایع غذایی و استاد دانشگاه کلمسون در این باره میگوید: "هر بار که آن را از یخچال یا فریزر بیرون میآورید دمای آن تغییر میکند و این موضوع روی طعم قهوه تاثیر میگذارد. درست مثل اینکه یک فنجان قهوه را بارها و بارها بجوشانید". دانهها یا پودر قهوه را در قوطیهای شیشهای نیمه شفاف دردار ریخته و در کابینت آشپزخانه نگهداری کنید.
۱۴. بدترین جا برای تماشای تلویزیون
بدترین محل تماشای تلویزیون جایی است که غذا میخورید. بررسیها نشان داده است تماشای تلویزیون هنگام غذا خوردن موجب میشود نتوانید به مقدار غذایی که میخورید توجه کنید. نتایج مطالعهای که در سال ۲۰۰۶ روی گروهی داوطلب انجام شد نشان داد افراد هنگام تماشای تلویزیون تندتر غذا میخورند. همچنین هنگام تماشای برنامههای تفریحی مصرف ماکارونی و پنیر تا ۷۱ درصد بیشتر میشود. توصیه میشود تلویزیون را در نزدیکی میز غذا خوری قرار ندهید و هنگام غذا خوردن تلویزیون را خاموش کنید. بهترین محل تماشای تلویزیون جایی دور از آشپزخانه است که حتی اگر هوس خوردن چیزی به سرتان زد مجبور شوید چند قدمی تا آشپزخانه راه بروید.
یک کودک سه ساله ایتالیایی به جای بازی با اسباب بازی از دو سالگی همانند یک بزرگسال شروع به خواندن روزنامه های کاغذی کرده و درحال حاضر نام تمام وزرای این کشور و روسای دولتهای دنیا را میداند.
این کودک سه ساله که "اتوره" نام دارد از دو سالگی همانند بزرگسالان روزنامه میخواند و این کار را به بازی با اسباب بازی ترجیح میدهد.
والدین این کودک توضیح دادند: "اتوره شیفتگی بسیاری به روزنامه های کاغذی دارد و زمانی که به کافی شاپ میرویم تمام روزنامه های روی میزها را میخواند. ما از روزنامه فروشی برایش مجلات معتبر را میخریم چون دیگر علاقه ای به خواندن مجلات ویژه کودکان ندارد. البته بارها دیده ایم که با صدای بلند مشغول خواندن یک قصه کودکانه است".
این پزشک در این خصوص گفت: "من تمام پزشکان و پرستاران را صدا زدم چون واقعا شگفت انگیز بود که یک کودک دو ساله از چنین توانایی دستوری برخوردار باشد و بتواند آواها را با نشانه های الفبایی انطباق دهد. به طور معمول این توانایی در سنین مدرسه کسب میشود و فرایندی کاملا تدریجی است".
این کودک علاوه بر خواندن روزنامه ها نام بسیاری از روسای دولتهای خارجی، همسرانشان و تمام وزرا، روسای پارلمان و سنای ایتالیا را میداند.
همچنین قدرت جهت یابی این کودک نابغه بسیار بالا است به طوری که تمام خیابانها و مکانهایی را که یک بار در آنها بوده است را میشناسد.
به علاوه یکی از سرگرمیهای جالب این کودک "دارو بازی" است به طوری که وقتی از وی میپرسند: "سرم درد میکند. چه دارویی باید بخورم؟" این کودک بلافاصله نام دارویی را که برای سردرد مفید است میگوید.
خداوند از تو نخواهد پرسید که چه لباسهایی در کمد داشتی، بلکه از تو خواهد پرسید به چند نفر لباس پوشاندی؟... | |
1- خداوند از تو نخواهد پرسید پوست تو به چه رنگ بود 2- خداوند از تو نخواهد پرسید که چه لباسهایی در کمد داشتی 3- خداوند از تو نخواهد پرسید زیربنای خانه ات چندمتر بود 4- خداوند از تو نخواهد پرسید در چه منطقه ای زندگی میکردی 5- خداوند از تو نخواهد پرسید چه تعداد دوست داشتی 6- خداوند از تو نخواهد پرسید میزان درآمد تو چقدر بود 7- خداوند از تو نخواهد پرسید عنوان و مقام شغلی تو چه بود 8- خداوند از تو نخواهد پرسید که چه اتومبیلی سوار میشدی 9- خداوند از تو نخواهد پرسید چرا این قدر طول کشید تا به جست و جوی رستگاری بپردازی 10- خداوند از تو نخواهد پرسید که چرا این مطلب را برای دوستانت نخواندی
بلکه خواهد پرسید آیا از خواندن آن برای دیگران در وجدان خود احساس شرمندگی میکردی؟ |
شام در کنار تخت استاد سرد شده است. ظاهرا دیگر نیازی به خوردن غذا نیست
پزشکان و مسئولان بیمارستان دانشگاه به این نتیجه رسیدند که معالجه روی قلب استاد دیگر اثری ندارد
لذا آنژیوکت چند دارو برای ادامه تپش قلب از رگ دست راست و آنژیوکت تزریق مسکن درد از دست چپ ایشان را خارج و حتی ماسک تامین اکسیژن که دیگر ریه ها قادر به تامین آن نبود را برداشته اند و تنها سنسورهای تپش قلب روشن است
شگفت اینکه در چنین حالتی در کمال حیرت پزشکان و متخصصین بیمارستان کانتونال دانشگاه ژنو، پروفسور حسابی در آخرین لحظات حیات به چیزی جز مطالعه و افزایش دانش نمی اندیشد.
این تصویر منحصر به فرد را یکی از کارکنان خود بیمارستان به عنوان یک تصویر تکان دهنده و تاثیر گذار ثبت کرده است